: جستجوى كهن ترين تمدن جهان در جيرفت
فصل تازه كاوش در آثار جيرفت كرمان با هدف اثبات قدمت تمدن حوزه هليل رود نسبت به ساير حوزه هاى تمدنى جهان از امروز با حضور ۱۵ باستان شناس ايرانى، فرانسوى، آمريكايى و ايتاليايى آغاز مى شود.
دكتر يوسف مجيدزاده با بيان اين مطلب گفت: تمدن و آثار پنهان در اين منطقه مورد توجه باستان شناسان جهان قرار گرفته است. چرا كه به گمان عده اى تمدن بين النهرين نيز از اين منطقه تأثيراتى پذيرفته است. وى اظهار داشت: در تركيب تيم پژوهشى فصل اخير، متخصصان ميان رشته اى نظير استخوان شناس، زمين ريخت شناس، مرمت گر دنيا و گياه شناس حضور دارند تا باستان شناسى با دقيق ترين مبانى علمى صورت گيرد.سرپرست گروه باستان شناسى حوزه هليل رود افزود: آثارى كه از حفارى هاى جيرفت به دست آمده بسيارى از حلقه هاى گمشده هزاره سوم را در جاى خود قرار داده است.دكتر يوسف مجيدزاده از شرق ايران به عنوان مركز يك تمدن بزرگ نام برد و تصريح كرد: اين تمدن به هيچ عنوان متأثر از تمدن بين النهرين و مصر نيست بلكه بر اين تمدن ها تأثير هم گذاشته است. مجيدزاده در ادامه توضيح داد: از فصل دوم كاوش هاى باستان شناسى در جيرفت به ابعاد يك تمدن بزرگ در منطقه پى برديم و برايمان اين سؤال مطرح شد كه آيا جيرفت خاستگاه تمدن و هنر بين النهرين است؟ وى سپس ادامه داد: سال گذشته يك كتيبه كامل در منطقه پيدا شد كه خط روى آن هم زبان با هيچ كدام از خطوط بين النهرين و مصر نيست و در واقع اين خط قائم به ذات است. باستان شناس برجسته ايرانى به ديگر آثار كشف شده در حوزه هليل رود نيز اشاره كرد و افزود: با كشف آثار و ظروف سنگى و سفالى در منطقه هليل رود متوجه شديم توليدات صنعتى شرق و جنوب شرق ايران به بين النهرين رفته است و از سوى ديگر تاكنون هيچ عنصرى از تمدن بين النهرين در جيرفت پيدا نشده است.دكتر مجيدزاده در ادامه اظهار داشت: با حضور همكاران خارجى در پنجمين فصل كاوش، زمينه استفاده از توان كشورهاى ديگر در اين زمينه، انجام مطالعات آزمايشگاهى بر روى آثار به دست آمده فراهم مى شود. وى اعتبار اجراى اين پروژه در هر فصل كاوش (۷۵ روز در هر سال) را از ۸۰۰ تا يك هزار ميليون ريال عنوان كرد و افزود: اين بودجه كه نوسان آن در هر فصل براساس افزايش يا كاهش هزينه هاست، از بودجه دولتى و توسط سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى تأمين مى شود.وى افزود: اما امروز و پس از چند سال كه فرهنگسازى به صورت جدى مورد توجه قرار گرفته، مى توان با آرامش خاطر منطقه را به صورت كامل به مردم واگذار كرد. وى ابراز اميدوارى كرد: باستان شناسان در همه جاى اين كشور كهنسال فرهنگسازى را مورد توجه قرار دهند. كاوش هاى باستان شناسى صورت گرفته در منطقه هليل رود كه در سال ۱۳۸۰ آغاز شده نشان مى دهد كه در اين حوزه تمدنى ۵ هزار ساله و يا بسيار بيشتر نهفته است.به گزارش خبرنگار ما از هليل رود تا جازموريان بخش غربى حوزه فرهنگى جازموريان است كه در تلاقى گاه ۳ استان كرمان، سيستان و بلوچستان و هرمزگان واقع شده و بسان يك گذرگاه يا راهروى طبيعى بين هند و بين النهرين و دريا با ويژگى ميان فرهنگى است.به استناد باستان شناسان سراسر اين حوزه فرهنگى كه حدود ۱۵۰ هكتار وسعت دارد را مى توان يك محدوده باستانى دانست كه همچون بهشتى گمشده در حوزه شهرى است.اهميت باستان شناسى هاى اخير نيز در اين نهفته است كه تاريخ تمدن در ايران را بسيار كهن تر از بين النهرين و حتى هند خواهد نمود. گفته مى شود كناره اين رود از هزاره هاى پيش زيستگاه هاى دوران پارينه سنگى، نوسنگى، كشاورزى، آغاز شهرنشينى و دوره شكوفايى تمدن بوده است. در تاريخ نيز آمده است كه اسكندر به همراه شمارى از سرداران خود از جيرفت نيز گذر كرده است.
روايتي از تلاش باستان شناسان در پنجمين فصل كاوش هاي باستاني جيرفت
جيرفت كه تا پيش از سال ۱۳۸۰ به لحاظ باستان شناسي شهرت چنداني در ايران و جهان نداشت از اوايل فروردين ماه همين سال و با كشف اتفاقي يك ظرف نفيس توسط يكي از روستاييان منطقه به يكباره مورد توجه خاص و عام قرار گرفت . اگر چه در اوايل بسياري از روستانشينان كه بر اثر خشكسالي چند ساله و مشكلات معيشتي ناشي از آن دانسته و ندانسته به ويراني و نابودي قسمتي از اسناد پنج هزار ساله نياكان خود در طول ۴۰۰ كيلومتر اقدام كردند اما سرانجام در اواخر سال ۸۰ هيأت هايي از سوي سازمان ميراث فرهنگي به منظور انجام بررسي و كاوشهاي باستان شناسي به منطقه اعزام شدند.در بررسي اين هيأتها بيش از ۸۰ محوطه باستاني ثبت و دو تپه كنار صندل شمالي و جنوبي به فاصله حدود يك و نيم كيلومتري از يكديگر در كنار روستايي به همين نام كه از لحاظ وسعت و ارتفاع و موقعيت جغرافيايي مهمتر و چشمگير تر از ساير محوطه ها به نظر مي رسيدند براي كاوش برگزيده شدند .نتيجه نخستين فصل كاوشها از اين مناطق و نيز مطالعه اشياي بازپس گرفته شده از حفاران غيرمجاز نشان داد كه اين آثار به نيمه نخست هزاره سوم قبل از ميلاد تعلق داشته كه در طول آن منطقه جيرفت بزرگترين مركز صنعتي توليدات سنگي و فلز كاري در تمدن شرق بوده است . اما در دومين و سومين مرحله از فصل كاوشها يافته هاي مهمتر ديگري از حفاريهاي تپه هاي كنار صندل شمالي و جنوبي و نيز ساير محوطه هاي باستاني به دست آمد. ما حصل اين دو مرحله بررسي و شناخت بقاياي معماري عظيم خشتي متشكل از توده هاي بزرگ و ديوارهاي قطور ساخته شده از خشت به همراه ظروف و قطعات سفالي و سنگ صابون ، سنگ مرمر و مفرغ و شيشه و به ويژه كشف بخش كوچكي از يك اثر مهم استوانه اي كه بر روي آن علائم خط ديده شده بود توانست چهره باستان شناسي ايران و به خصوص شرق اين ديار كهن را به طور كامل دگرگون سازد. در ادامه اين روند و در چهارمين فصل اين كاوشها نيز آثار و شواهد چشمگيرتري از بقاياي تمدن حوزه فرهنگي هليل رودعنبرآبادوجيرفت به دست آمد كه توانست تاريخ باستان شناسي جهان را تغيير داده و همگان را متحير سازد . بر اساس اين يافته ها ساكنان اين منطقه به لحاظ بعد فرهنگي از مردم سايرسرزمينهاي شناخته شده هم عصر همچون دره سند ، بين النهرين و مصر چندين پله فراتر بوده چنانكه كشف ظروف سنگي و اشياي مفرغي نشان مي دهد كه هنروران آن زمان نه تنها تحت نفوذ تمدني خاص نبوده اند بلكه مكاتب مدوني نيز در كنار خود داشته اند . با اين همه آنچه در چهارمين فصل كاوشها بسيار مورد توجه قرار گرفت كشف ۳۰۰ اثر مهر با ارزش به همراه اشياء و آثار قيمتي و نفيس بود كه نشان مي داد ساكنان اين حوزه مردماني تاجر پيشه و بازرگان بوده اند كه «كنار صندل » يكي از مراكز بزرگ تجاري در ايران باستان بوده است . ..... و حالا هزاران سال پس از اينكه رونق اين مركز تجاري پايان يافته و اين شهر عظيم به خاك نشسته، در صبحگاه يك روز پائيزي از محل پايگاه كاوشهاي باستان شناسي حوزه فرهنگي هليل رود واقع در شهر جيرفت ، به همراه گروه باستان شناسي متشكل از دو تيم ايراني و ايتاليايي به سرپرستي دكتر يوسف مجيد زاده عازم شهر خفته «كنـــار صندل» هستيم . پس از عبور از روي پل رودخانه اي خشكيده در ميانه شهــر و گذر از چندين روستاي بين راهي، تپه «كنار صندل جنوبي » را پيش رو داريم . به محض پياده شدن ، چند توپي حصيري كه گمان مي بريم كپرهاي روستاييان اطراف باشد توجهمان را جلب مي كند و كمي جلوتر نيز كارگراني با پوشش يكدست آبي رنگ وبا ابزاري از قبيل بيل ، كلنگ و فرغون كه دقايقي پيش از ورود گروه باستان شناسي فعاليت روزانه خود را آغاز كرده اند. در ابتداي كار دكـــــــتر مجيد زاده به بررسي ترانشه اي در دامنه و اطراف تپه«كنار صندل »پرداخت و با ارائه توضيحات ، سرپرستان هر گروه را به چگونگي ادامه كاوشها راهنمايي مي كند . او پس از انجام ايـــن كار در پايين تپه دقايقي ما را ميهمان گفته هايش مي كند . صحبتهاي او با اشاره به عده كارگران و نوع كارآنها آغاز شد و اين كه در حال حاضر نزديك به ۸۰ كارگر بومي متشكل از سه گروه كلنگ زن ، بيل زن و فرغون بر در منطقه مشغول به كار هستند . مجيد زاده هر يك از كارگران را بر اساس تجربه و استعداد به انجام كاري گمارده است كه به گفته خودش «كلنگ زن» حساس ترين كار را برعهده دارد و مي تواند به عنوان عضو مؤثري از گروه باستان شناسي قلمداد شود . شناخت كاملي از كارگرانش دارد و آنها را با اسم كوچك و بسيار صميمانه خطاب مي كند.او با «چهــــارشنبه »كارگر بومي كه سني حدود ۸۰ سال دارد صميمي تر است . دكتر مجيد زاده در مورد يكي از كارگران خشت زن هم به نام «شاه مرادي» كه تجربه چهار فصل كار در تپه هاي باستاني را دارد معتقد است او با تفكر خاص و نشأت گرفته از علاقه ، كلنگ ۴۰۰ گرمي را به شكلي به زمين مي زند كه خدشه اي بر خشتهاي زير خروارها رسوب وارد نشود. در ميان كارگران البته جوانترها به دليل نداشتن تجربه كافي تنها به جابه جا كردن رسوبات برداشته شده از محل حفاري مي پردازند. دكتر مجيد زاده مهمترين دليل خود براي انتخاب اين افراد را اشتغالزايي و تأمين بخشي از نيازهاي مالي و فرهنگي ساكنان فقير و تنگدست روستاهاي اطراف عنوان مي كند و بر اين باور است از اين راه ارزش معنوي اشياء و وسايل موجود در دل خروارها خاك منطقه هم در گذر زمان براي ساكنان شناخته مي شود.سرپرست تيم باستان شناسي جيرفت در آغاز پنجمين فصل كاوشها تا حدودي خود را در انجام اين مهم موفق مي داند و عقيده دارد در حال حاضر با ايجاد بستر سازيهاي مناسب ،مردم منطقه خود حافظان اصلي مواريث وآثار به جاي مانده از نياكانشان هستند . وي اصلي ترين دليل وقوع غارتهاي گذشته را فقر مالي و نا آگاهي حفاران بومي غيرمجاز منطقه بر مي شمارد . به همراه سرپرست گروه به سمت ترانشه اي در فاصله ۱۵۰ متري از تپه ها مي رويم . در آنجا با يك مـــــــرد و زن ايتــــــاليايي كه در اين پروژه مشاركت دارند آشنا مي شويم، « اليزا كورستي » دانشجوي فوق ليسانس باستان شناسي كه در حال مطالعه بر روي تمدن شرق ايران است هدف از عضويت درگروه باستان شناسي حوزه فرهنگي هليل رود را علاقه شخصي و تكميل رساله پژوهشي خود عنوان مي كند و مي گويد: مطالعات اوليه ام بر روي يافته هاي شهر سوخته بوده و سپس توجهم به عظمت تمدن جيرفت معطوف شده است . «روبرتوميكلي» نيـــزكه به تازگي تحصيلاتش در مقطع دكتري باستان شناسي (گرايش پيش از تاريخ ) را به پايان رسانده مهمترين هدف خود از سفر به ايران را آشنايي با تمدن منطقه بر مي شمارد و مي افزايد : پيش از سفر به ايران مدتي در پاكستان بوده و سپس كاوش درمنطقه عنبرآبادوجيرفت را براي ادامه تحقيقات و مطالعاتش بر مي گزيند . پس از صحبتهاي «اليزا» و «روبرتو» دكتر مجيد زاده به ارائه توضيحاتي در خصوص ترانشه مورد بررسي تيم اول ايتاليايي مي پردازد و مي گويد اين ترانشه كه بر اساس شواهد موجود خانه اي مسكوني بوده ، به صورت حدسي و غيرتصادفي مورد كاوش قرار گرفته است . در ادامه مسير به سمت توپي هايي كه استراحتگاه ساده و محقر گروه است مي رويم . «آقــــــا جلال» نگهبان اصلي كنار صندل ما را ميهمان يك ليوان چاي مي كند و با لهجه شيرين محلي در خصوص آنچه بر تپه هاي باستاني منطقه گذشته تــــــوضيحاتي مي دهد . باد خنكي كه از لا به لاي منافذ توپي حصيري شكل به درون مي آيد براي لحظاتي چند آرامشي دلپذير به چهره هاي خسته مي دهد. با ساخت اين «توپي ها» مشكل محل سكونت گردشگران و بازديد كنندگان منطقه نيز در نزديكترين فاصله به تپه هاي باستاني حل شده است و قرار است در آينده اي نزديك اين اماكن به تفرجگاهي مناسب در سايت گردشگري «كنار صندل» تبديل شود. ساخت و نصب «توپي ها» علاوه بر اشتغالزايي براي بوميان منطقه، فرهنگ و هنر آنان را هم براي گردشگران به نمايش مي گذارد. بر اساس گفته بومي ها، در تعطيلات نوروزي امسال در همين توپي ها ساكنان روستاهاي اطراف هنرهاي دستي خود را در معرض فروش گذاشته اند و بسياري از اهالي توانسته اند با ارائه قسمتي از توانايي هايشان فرهنگ ايران باستان و عصر جديد را يكجا براي بازديدكنندگان جلوه گر سازند. دكتر مجيد زاده به طرح دايركردن رستوران سنتي در همين توپي ها هم اشــاره مي كند و اظهار مي دارد : با توجه به اينكه نان بومي و خوراك محلي منطقه معروفيتي خاص دارد تلاش مي شود زمينه هاي ترويج و اشاعه آن فراهم شود. اندكي بعد چند نفر از دختران روستاي كنار صندل كه در سال گذشته با گروه باستان شناسي همكاري داشته وبه نوشتن مشخصات فني بر روي سفالها اشتغال داشته اند به منظور بـــــــازگشت به حـــــرفه گذشته شان به نزد دكتر مي آيند . سرپرست گروه باستان شناسي مي گويد: از دو سال پيش با پيشروي كاوشهاي باستان شناسي كه به كشف اشياي مختلف و ظروف شكسته انجاميد دختران تحصيلكرده روستا براي شماره گذاري و ثبت مشخصات موارد كشف شده به كارگرفته شدند تا حداقل از سرمايه اي كه دولت براي آموزش آنها در دانشگاهها هزينه نموده بهره اي برده شود و آنان نيز با كسب حداقل درآمد بتوانند قسمتي از مايحتاج روزانه شان را تأمين كنند . دكتر مجيد زاده با بيان اينكه هر ساله بين ۷۰ تا ۸۰ ميليون تومان به اقتصاد روستاهاي منطقه از محل به كارگيري كارگران در كاوشها كمك مي شود ادامه مي دهد: بعد از شروع فصلهاي آغازين كار باستان شناسان ، تسهيلاتي از قبيل آسفالت جاده منتهي به روستاهاي منطقه و تأمين بهداشت در نظر گرفته شد و قرار است امكانات ديگري از قبيل ساخت درمانگاه و مدرسه نيز به منطقه ارائه شود. حوالي ساعت ده و نيم ساير اعضاي گروه باستان شناسي به محل توپي ها باز مي گردند و كارگران نيز براي استراحتي نيم ساعته راهي منزلشان مي شوند پس از استراحت به پيشنهاد دكتر مجيد زاده به سمت قبرستان« مطوط آباد» مي رويم . قبرستان در انتهاي جاده اي ناهموار و پر پيچ و خم قرار دارد ، در آنجا هنوز آثاري از حفاريهاي غير مجاز كه در اوايل سال ۸۰ به وقوع پيوسته به چشــــم مي خورد و خاطره كشف اتفاقي ظرفي تزئيني - سنگي توسط يكي از روستاييان ســـــاحل هليل رود را به يكباره برايمان مجسم مي كند ،كشفي كه منجر به غارت و ويراني اسناد پنج هزار ساله واقع در طول ۴۰۰ كيلومتري اين حوزه شد و توانست بسياري از روستاييان را كه بر اثر خشكسالي با مشكلات معيشتي دست و پنجه نرم مي كردند براي مدتي كوتاه در رفاه قرار دهد. بر روي سايت قبرستان گودالهايي با عمق چند متر حفر شده بود كه «دانشي» سرپرست تيم حاضر در محل قبرستان ، حفر اين گودالها را به منظور دستيابي به آثاري بر مي شمارد كه در صورت تحقيق مي تواند نحوه تدفين و به خاكسپاري مردگان ايران باستان را آشكار سازد . وي اين قبرستان را متعلق به شهري مي داند كه به احتمال يقين «كنار صندل جنوبي» دژ حكومتي و «كنار صندل شمالي» معبد مذهبي آن بوده است . «دانشي» در ادامه با اشاره به تپه قلعه كوچك كه تنها برآمدگي آن از ميـــــــان درختان نخل روستا مشخص است مي گويد : هفته گذشته بر اثر كانال زني آب منطقه به طور اتفاقي گوري دخمه اي در فاصله دو كيلومتري اين تپه كشف شد كه بر اساس آثار به دست آمده احتمال مي رود اين قبرستان متعلق به اشراف و بزرگان منطقه باشد . او سپس به معرفي اعضاي گروهش مي پردازد و مي افزايد: درحال حاضر تيم دوم گروه ايتاليايي كه متشكل از دكتر ويداله و خانم اليزا مازيولي دانشجوي باستان شناسي است در اين محل مشغول به كاوش هستند كه با دقت بسيار به تحقيق بر روي آثار و يافته هاي موجود مي پردازند . از پيشنهاد گروه براي حركت به سمت قلعه كوچك براي بازديد از گور دخمه اي در فاصله هشت كيلومتري تپه كنار صندل استقبال مي كنيم . پس از گذر از يك بيراهه با سه مأمور يگان حفاظت سازمان ميراث فرهنگي كه ايستاده در زير تيغ آفتاب به پاسداري از محوطه هاي باستاني مشغول هستند روبرو مي شويم. آنها به خاطر بومي بودن و تعلق خاطري كه به منطقه دارند با پشتكاري خاص به حفاظت از منطقه ادامه مي دهند . پس از بازديدي كوتاه از قلعه كوچك و گور دخمه اي تازه كشف شده نزد گروه باستان شناسي مستقر در منطقه باز مي گرديم . حوالي ساعت ۲ بعدازظهر هر يك از اعضاي تيم خسته از كار روزانه با صورتهايي غبار گرفته از محل كاوشها باز مي گردند . دكتر مجيد زاده به محض ديدن هر يك از چگونگي پيشرفت كار سؤال مي كند و اين كه فردا چگونه محل تحت سرپرستي شان را كاوش كنند . در طول مسير ۱۵ كيلومتري بازگشت از متن تاريخ خفته در خاك تا شهر جيرفت بيشتر اعضاي گروه در خصوص مسائل مختلف به بحث و تبادل نظر مي پردازند . در پايگاه پس از صرف ناهار و استراحتي كوتاه باستان شناسان گروه كاوش براي بررسي و ثبت يافته هايشان به كارگاه واقع در ضلع شرقي پايگاه مي روند ، به گفته دكتر مجيد زاده اين كار تا پاسي از شب ادامه خواهد داشت
آثار تاريخي : ليست آثار تاريخي شهر به همراه مختصر توضيح راجع به اين آثار وتصوير از اين آثار پيوست شود . از شهر جيرفت به نامهاي ارت ـ مكن ـ گدرـ جارفت ـ جردس ـ جنه اربعه اشهر( بهشت چهار ماه )ـ جيربت ـ دسبوس ـ دقيانوس ـ دوزاري ـ رئوبارلس ـ قمادين ـ كارمانيا ـ كامادي ـ كمادي وسبزواران ياد شده است . اخيرا" شهر جيرفت بر اثر كاوش سازمان ميراث فرهنگي ، قدمت 7000 ساله دارد و داراي تمدن ارت ميباشد . براي اولين بار اين نام در حفاريهاي اخير به منطقه جيرفت اطلاق گرديد ، كه بيانگر رونق و وجود تمدن در اين منطقه در دوره سومر باستان بوده است . دكتر مجيد زاده باستان شناس معروف در كتاب ( جيرفت كهن ترين تمدن شرق ) با توجه به نام ارت جيرفت را كهن ترين تمدن شرق مي داند . اشياء كشف شده در ساختمان موزه شهر جيرفت در پارك حاشيه هليل بنا شده و مورد بازديد علاقمندان قرار دارد ، شامل : سرديس و تنديس انسان و جانوران ازسنگ مرمر . پيكره انسان و جانوران از سنگ صابوني . پيكره انسان و جانوران از مفرغ يا بخشي از اشياي تزئيني پيچيده تر. افزون بر ظروف ، گونه هاي متعددي از اشياء متفاوت از همان سنگ مانند چهارپايه ( به احتمال نماي معبد ) با شباهت بسيار زياد به يافته هاي مشابه از حفريات شهداد . سفال منقوش يا ساده شبيه سفالهاي به دست آمده از شهداد ، تپه يحيي در كرمان و شهر سوخته سيستان كه تاريخ آنها به اواخر هزاره چهارم وهزاره سوم ق ـ م مي رسد . اشياي كوچك گوناگون از سنگ لاجورد مانند مهره هاي مسطح و استوانه اي بانقش مايه هاي انسان ، شير با سر انسان ، عقاب ونقوش هندسي همراه با پيكره هاي انسان وجانور و سرانجام ظروف ساده ، مهره هاي استوانه اي و پيكره هاي گوناگون از سنگ مرمر .
سازه خشتي ( زيگورات ) با بيش از يك ميليون خشت : كشف اين سازه خشتي با بيش ازيك ميليون خشت در محوطه هاي تاريخي جيرفت كه به بهشت گمشده باستان شناسان لقب يافته است ، گامهاي جديدي را براي اثبات يك تمدن عظيم در اين منطقه برداشته است . دكتر يوسف مجيد زاده سرپرست هيأت كاوش در محوطه هاي تاريخي جيرفت در مورد كشف سازه عظيم خشتي شده است : اين سازه عظيم خشتي داراي يك سكوي دو طبقه است كه هنوز كاربري دقيق آن مشخص نشده است . وي گفته است : در ساخت اين سازه خشتي بيش از يك ميليون خشت به كار رفته و ابعاد طبقه پايين آن حدود 400 متر در 400 و طبقه بالاي آن حدود 250 متر در 250 متر است .